مامانم مجبور شد و من و ببره آب بازی
با توجه به اینکه من که کوچولوام و هنوز نمی تونم خودم و بشورم ، همچنان انجام این عملیات سخت گردن مامان خوبمه ... وقتی مامانم میگه بریم تمیز شی ، من از ذوق آب بازی مثل فرفره میدوم و از مامانم سبقت میگیرم ، بعد از اینکه مامانم با زور و خواهش و التماس من و میشوره که اغلب از کمر درد داغون میشه ازبس من ورجه وورجه می کنم ، بالاخره کوتاه میاد و شلنگ آب و میده من تا کمی بازی کنم اگر نده اینقدر جیغ میزنم و اینور اونور میشم که خودشم خیس میشه تازه قهر هم می کنم و این عکسا حکایت روز جمعه ماست که کاری به سر مامان در آوردم که من و به یه آب بازی درست حسابی برد ... وای که چقدر خوش گذشت&n...