مهرتاش جانمهرتاش جان، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 2 روز سن داره

مهرتاش فرشته مهربانی ها

شازده پسرم هجدهمين ماهگرد تولدت مبارك باشه

عزيز دلم مادر هجدهمين ماهگرد تولدت مبارك عزيزم ايشالا كه هميشه سالم و تندرست باشي دوستت دارم عاشقانه و چشمات و مي بوسم من و بخاطر همه كم طاقتيهام و خستگيام ببخش ... الان ديگه بزرگ شدي و بيشتر دركم مي كني ... وقتي ازت گله مي كنم مي ايستي و تماشام مي كني و سكوت مي كني و تا بغلت مي كنم خوشحال ميشي و ذوق مي كني و برام مي خندي ... برق شادي از اينكه از خطاهات چشم پوشي كردم مياد تو چشات ... همه چيز و كامل متوجه ميشي ... هر كاري بهت بگم انجام ميدي البته اگر باب ميلت باشه ... خرابكاري هم زياد مي كني ... نمي دونم چرا موقع خرابكاريا به حرفمون گوش نمي دي ... اينم از خاصيت بچگيه ... به قول عمه فريبا جون اگر اينكاراو نكني كه ديگه نميشه بهت گفت...
2 آذر 1392

هفدهمين ماهگرد تولدت مبارك گل پسرم

عزيز دلم مهربونم 17 ماهگيت مبارك عشقم روز بروز داري بزرگ و بزرگ تر ميشي ، شيرين و شيرين تر ، باهوش تر و شيطون تر از قبل واقعا چقدر لذت بخشه ديدن اين روزا ، با اينكه خيلي سخته و گاهي مامان و خيلي كلافه مي كني ولي بازم خوبه و شيرين عزيزك مهربونم ، بزرگ مرد كوچولوي من اميدوارم همينطور كه به جلو پيش ميريم روزهاي شيرين و شادمون بيشتر شه و سختياي راه برامون هموارتر شه خوشگلم اميدوارم همينطور كه تا الان خدا نظاره گرمون بوده و تو غم و شادي هوامون و داشته بازم همينطور بمونه و خدا هميشه باهامون باشه مهربونم اميدوارم همينجور كه بزرگ ميكشي و قد ميكشي قدر نعمتايي كه خدا بهت داده رو بدوني و خوب ازشون استفاده كني و هميشه به ياد خدا باشي ... ...
13 آبان 1392

نازنين پسرم هجدهمين ماهگرد تولدت مبارك

قشنگم بهار زندگيم ديروز هجدهمين ماهگرد تولدت بود چقدر خوشحالم كه 18 ماه رو با تو دارم سپري مي كنم چه افتخاري نصيبم شده كه مادر تو شدم كوچولوي قشنگم دوستت دارم و ازت ممنونم كه به من فرصت دادي تا طعم و لذت شيرين مادر بودن و تجربه كنم پسرم من و ببخش بخاطر همه زمان هايي كه نتونستم اونطور كه بايد بهت رسيدگي كنم                         بخاطر همه ساعت هايي كه نتونستم در كنارت باشم                         بخاطر ...
3 مهر 1392

پسر نازنین مادر هفدهمین ماهگرد تولدت مبارک باشه

عشقم 17 ماهه شدی مبارک باشه 17 ماهه در هوای تو نفس میکشم 17 ماهه با چشمای تو دنیارو می بینم 17 ماهه عشق رو بیش از پیش با تمام وجودم حس می کنم 17 ماهه هر روز با بوی تو زنده میشم و  17 ماهه که از هر روزش کلی خاطره های خوب برام مونده دلم تنگ شده برای اونوقتایی که خیلی کوچیک بودی اونوقتا که هنوز یه نوزاد بودی یه نوزاد خیلی کوچولو و ناز ... دلم خیلی برای اونروزا تنگ شده ... اونروزا که کلی نگات می کردم بلکه برام بخندی ...برای اون روزایی که بی صبرانه منتظر بودم برام بگی آغو ... اون روزایی که بی صبرانه منتظر بودم بشینی ، چهار دست و پا بری ، غذا بخوری ، بایستی ، راه بری ، حرف بزنی دلم برای تک تک اون روزا و لحظه ها تنگ شد...
3 شهريور 1392

تولد مادر جون مبارک ... تولد 16 ماهگی عشق کوچولوی مامان هم مبارک

عشق قشنگم می دونی امروز سالروز تولد مادر جون مهربونته  که یه فرشته زمینی واقعیه واقعیه   پس بیا با هم بهش تبریک بگیم این روز زیبارو مادرم ! همیشه به قداست چشم های تو ایمان دارم  چه کسی چشمهای تو را رنگ کرده است چه وقت دیگر گیتی تواند چون تویی خلق کند؟فرشته ای در قالب یک انسان فقط ساده می توانم بگویم تولدت مبارک!!!!!   و جالب تر و بهتر اینکه اینروز خیلی قشنگ مصادف شده با شانزدهمین ماهگرد تولد شاهزاده من و بابایی هورااااااااااااااااااااااااااااااااا  از خدا بخاطر وجود هر دوی شما سپاسگزارم !!!             &nb...
2 مرداد 1392

عزیز دل مادر 15 ماهگیت مباااااااااااااااااااارک

امروز یه روز خیلی قشنگه امروز تولد 15 ماهگی پسر قشنگمه وای که چه هفته ایه این هفته از روز شنبه روزای خوب خوب شروع شدن شنبه تولد من بود    امروز 15 ماهگی پسر نازنینم و عمو عارف جونشه پس می تونی یه عالمه کیک و شکلات بخوری وااااااااااااای تازه مادر جون اینا سه شنبه دارن میان آجی آیناز خوشگلمونم باهاشون میاد و تو و داداشی کیان و آجی آیناز حسابی با همدیگه بازی می کنین هورااااااااااااااااااااااا      و حالا گوش کن به من  .... پسر قشنگم تنهاییم و از من بگیر با من بمون  دستاتو تو دستام بزار ای مهربون روزای سرد آغوش تو اون پنجره زیباترین روزای من نزار که از...
2 تير 1392
1