گردش عصرانه ... دم اسبی خوشگل شاهزادم ... اولین پله نرودی مهرتاشم به تنهایی
پسر ماهم دیروز طبق معمول همیشه البته نه هرروز خاله پریسا جون اومد دنبالمون و با داداشی کیان رفتیم پارک کلی با همدیگه بازی کردین و بهتون خوش گذشت خیلی جالب بود که تو و داداشی یکمی که سرسره بازی کردین رفتین سراغ بازی هیا ورزشی بزرگسالا . می خواستین با اونا بازی کنین از دست شما دوتا که همش می خواین از ما بزرگا تقلید کنین کلی با خاله پریسا خندیدیم و بهمون خوش گذشت ... اما امان از گرما که آدم و کلی خسته می کنه ... کاشکی هوا اینقدر گرم نبود تا بیشتر ار اینا بیرون می رفتیم و خوش می گذروندیم گل مادر ببین عکسارو این عکسا مال قبل از رفتن به پارکه که با بابایی رفتی بیرون ای جونم قربون این نگاهات مانکن من اینجا داری لباست و به...