گردش عصرانه ... دم اسبی خوشگل شاهزادم ... اولین پله نرودی مهرتاشم به تنهایی
پسر ماهم دیروز طبق معمول همیشه البته نه هرروز خاله پریسا جون اومد دنبالمون و با داداشی کیان رفتیم پارک
کلی با همدیگه بازی کردین و بهتون خوش گذشت
خیلی جالب بود که تو و داداشی یکمی که سرسره بازی کردین رفتین سراغ بازی هیا ورزشی بزرگسالا . می خواستین با اونا بازی کنین
از دست شما دوتا که همش می خواین از ما بزرگا تقلید کنین
کلی با خاله پریسا خندیدیم و بهمون خوش گذشت ... اما امان از گرما که آدم و کلی خسته می کنه ...
کاشکی هوا اینقدر گرم نبود تا بیشتر ار اینا بیرون می رفتیم و خوش می گذروندیم
گل مادر ببین عکسارو
این عکسا مال قبل از رفتن به پارکه که با بابایی رفتی بیرون
ای جونم قربون این نگاهات
مانکن من اینجا داری لباست و به نمایش میذاری
از پهلو
ار روبرو
و از پشت
حالا هم داری سن رو ترک می کنی و کلی خوشحالی از نمایش زیبای لباست
بعد هم که خودت و کلی واسه من و بابایی لوس کردی و خوابیدی رو بالش و هی اینور و اونور میشدی و برامون می خندید قربونت بشم من ...
و در نهایت با بابایی رفتی پیاده روی
جونم جونم نگاه دم اسبیش !!!!
کلی ذوق کردم دیشب وقتی دیدم کم کم میشه موهات و ببندم
وای مامانی یه چیزی بگم ؟!!!!
خاله پریسا می گفت شبیه جومونگ شده ... چه باحال
جومونگ یه شخصیت توی یه سریال کره ای بود که خیلی طرفدار داشت
کلی تلاش کردی که باز کنی موهات اما خوشبختانه نشد
بعد هم رفتیم پارک توی پارک چندتا دختر خانم بودن که کلی از تو خوششون اومده بود و میگفتن چقدر نازه
اینم از عکساتون در پارک
کلی تلاش کردم تا چند تا عکس خوب بگیرم اما اینقدر تو و داداشی شیطونی می کردین که نشد
یا تو فرار می کردی یا داداشی
گل مادر اینقدر خوشگل از پله ها میرفتی بالا که نگو
در حین بالا رفتن هم با صدای بلند نفس می کشیدی و می گفتی اِه اِه عین آدم بزرگا که وقی دارن یه کار سختی می کنن بلند بلند نفس می کشن
با خاله پریسا کلی قربون صدقت رفتیم
آخه اولین بار بود خودت پله ها رو به تنهایی بالا میرفتی
وای که تو و داداشی گیر داده بودین به این قسمت صخره نوردی و ول نیم کردین
فکر می کردین یه نوع سرسره است
بعد هم که رفتین بخش ورزش بزرگسالان و ...
اینقدر شیطونی می کردین که فقط تونستیم همین دو تا عکس و ازتون بگیریم
الهی فدای شما دو تا بشم من ...