ماماني ني ني گناه داره
ماماني دو بار تا حالا پيش اومده وقتي ميام مهد دنبالت يهو تا چشمت به من ميفته ول مي كني ميري و دوستات و ميزني يا موهاشون و مي كشي بار اول كه موها يه دختر كوچولوي ناز نازي رو كشيدي ديروز هم زدي تو سر يه آقا پسر ناز و بعدشم زير دست يكي از دوستات كه داشت شربت مي خورد و شربتش ريخت مربيات ميگن مهرتاش در طول روز خيلي خوبه و با بچه ها بازي مي كنه و اصلا از اينكارا نمي كنه ولي تا چشمم به شما ميفته اينكاراو مي كنه ... موندم چي بگم ... خوب يعني از من ناراحتي سر اونا خالي مي كني ؟!!! خيلي دوست دارم بدونم تو سرت چي ميگذره ... ولي گل مادر تو كه خيلي مهربوني پس چرا ني ني هارو ميزني ... ني ني ها گناه دارن عشقم ... مي دونم از قصد نيست شيطون گول...