مهرتاش جانمهرتاش جان، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 8 روز سن داره

مهرتاش فرشته مهربانی ها

شازده كوچولوي قلدر

1392/8/19 13:22
نویسنده : یه مادر عاشق
481 بازدید
اشتراک گذاری

شازده قند عسلم بايد برات بگم كه جديدا خيلي قلدر شدي ... بگو چرا ؟!!!!

يادته كه هفته قبل اهواز بوديم و حسابي از ديدن داداشي آران ذوق زده شده بودي و كلي با همديگه بازي كردين و حسابي بهت خوش گذشت ...

وسط اون بازي ها و جيغ و دادايي كه از شدت هيجان ميزدين يهو ناغافلي موهاي داداشي آران و مي گرفتي تو دستت و آي بكش

بيچاره داداشي هم يكمي به خودش مي پيچيد و يه گريه كوچيك مي كرد ( مي خواست بگه من مرد شدم و زياد گريه نمي كرد اما ما مي دونستيم بنده خدا چقدر درد كشيده قربونش بشم من  ) ولي اصلا هيچ كاري بهت نداشت داداشي مهربونت و بازم بهت مي خنديد و باهات بازي مي كرد يهو مي پريدي روش و گازش مي گرفتي بازم هيچي بهت نمي گفت و فقط يكمي ناراحت ميشد ... يه بار هم كه خيلي از دستت عصباني شد و بهت گفت مهرتاش ديگه شورش و در آوردي ... خوب راست مي گفت بابا بيچاره همش رعايتت مي كرد و تو هم ول كن نبودي عشق كوچولوي مادر ...

اين از ماجراي بازيات با داداشي آران جونت

اين هفته كه گذشت هم خاله پريسا آخر هفته اومد بهمون سر زد واي كه از ديدن داداشي كيانت چقدر ذوق كردي و جيغ كشيدي بعدش هم شروع كردين بازي كردن ولي خوب بازي و دعوا با همديگه سر ماشين ، سر خوراكي و ...

تو هم كه مثل بچه قلدرا تا اونچيزي كه مي خواستي و بدست نمياوردي دست از سر داداشي بر نميداشتي ، داداشي هم طفلي همش گريه ...

خوب مادر گناه داشت آخه يا موهاش و مي كشيدي يا اسباب بازيارو به زود ازش مي گرفتي يا خوراكياش و مي خوردي ... يا دنبالش مي دويدي و يقش و مي كشيدي 

خلاصه اينكه حسابي برا داداشي كيان قلدر بازي در مياوردي و ما هم خندمون مي گرفت هم واسه داداشيت ناراحت مي شديم ...

خوب آخه مامان داداشي هاي مهربون و نازنينت كه اينقدر دوستت دارن و باهات بازي مي كنن ...

ماماني خوب يه راه ديگه واسه تخليه هيجانت پيدا كن عشقم ...

باهات قهر مي كننااااااااااااااااااا

باور كن داداشي كيان كه گاهي ازت مي ترسه ...

قربونت برم مادر زودتر اين عادت و ترك كن ...

خيلي خوبه آدم بتونه از حق خودش دفاع كنه و پرقدرت باشه ولي در جايي كه دارن حقش و پايمال مي كنن ... خوب نيست آدم از قدرتش در مقابل كسايي كه دوستش دارن و دارن بهش محبت مي كنن يا كساني كه از خودش ضعيف ترن استفاده كنه عزيز دلم  (مثلا داداشي آران چون مي دونست تو ازش كوچيكتري هيچ كاري بهت نداشت و بازم بهت محبت مي كرد) ... هميشه اينارو بخاطر داشته باش پسرم...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)