مهرتاش جانمهرتاش جان، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 11 روز سن داره

مهرتاش فرشته مهربانی ها

چي شد كه واسه اولين بار گفتي ...

1392/8/13 9:23
نویسنده : یه مادر عاشق
412 بازدید
اشتراک گذاری

آب

بابا

مامان البته فقط وقتي كه گريه مي كني و چيزي ازم مي خواي

دَ دَ

اينارو كه قبلا م گفتي

ولي جديدا ياد گرفتي بگي ...

مي = ميز     دَ = دست    دَيا = دريا     چير =شير        بيتَ بيتَ = بي تربيت    بنف = بنفش

 آسانسور = آسانسور        يايا= سارا 

در تاريخ 7  آبان 92 مامان موهاش و رنگ كرد و بعد با هم رفتيم حمام وقتي موهام و مي شستم آب بنفش رنگ شد و تو با تعجب نگاه رنگ آب مي كردي و من مدام م يگفتم ببين بنفش شده كه يهو تو گفتي

بَنَف يعني بنفش ولي فقط يه بار

همون روز خونه آقا جونت داشتي با عمه شهلا بازي مي كردي و در حين بازي پشت سر عمه جون تكرار مي كردي

مي    يعني    ميز                و     دَ       يعني    دست

و همگي كلي خوشحال شديم

در تاريخ 8  آبان  92   صبح از خواب بيدار شدي و با آقا جونت مي خواستي بري بيرون ، دم در آسانسور من و آقا جون و مامان جون بهت مي گفتيم آسانسور  كه يهو تو  گفتي

آسانسور  البته س رو يه چيزي بين س و ش و ي تلفظ كردي

كلي ذوق كرديم اما همين يه بار گفتي

در تاريخ 10  آبان  92 از اهواز بر مي گشتيم تو راه از كنار درياچه كه رد مي شديم من بهت گفتم دريا دريا و تو گفتي

دَيا    يعني    دريا

و همون شب  گفتي    يا يا  يعني  سارا

11 آبان  92 با بابايي رفته بودي بيرون و بابايي بهت چوب شور داده بود و تو پرتش كره بودي بابايي هم با خنده و شوخي بهت گفته بود اي بي تربيت  و تو هم گفتي

بيتَ بيتَ   يعني بي تربيت

وقتي برگشتين بابايي گفت مهرتاش بگو بي تربيت و تو گفتي بيتَ بيتَ  و مامان بابا كلي خنديدن

شبش موقع خواب كلي برامون حرف زدي و تمرين كردي

ديشب موقع خواب مامان باهات حرف ميزد و بهت مي گفت اين چيه شير شير و تو گفتي

چير يعني شير و چندين بار تكرارش كردي

 

لغاتي كه از تكرارشون لذت مي بري و تا بهت مي گيم بلافاصله تكرار مي كني

آب          بابا            بي تربيت            شير   

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)