مهرتاش جانمهرتاش جان، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 18 روز سن داره

مهرتاش فرشته مهربانی ها

اولین بارون زمستون سال 90

1390/11/12 9:21
نویسنده : یه مادر عاشق
752 بازدید
اشتراک گذاری

مهرتاش مامان داره بارون میاد ، بارون قشنگ ، بارونی که مامان عاشقشه ، می دونی پسرم وقتی بارون میاد مامان عاشق میشه ، مامان تازه میشه ، مامان احساساتی میشه  ، مامان دلش می خواد دست باباییت رو بگیره و بره زیر بارون قدم بزنه ، بدوه ، داد بزنه و بگه من عاشقم ، عاشق مهرداد ، عاشق مهرتاش ، عاشق مامان و بابا و همه  ، عاشق زندگی، عاشق این لحظه ها  و ...

ولی حیف که نمیشه ، آخه اگه برم زیر بارون اونوقت خیس میشم  ، ممکنه سرما بخورم ، بعد تو هم سردا میشه اون تو عزیز دلم ، تو هم حالت بد میشه جیگر مامان ، واسه همین می مونم زیر طاق و از اونجا به بارون نگاه می کنم و خدارو واسه همه نعمتای قشنگی که بهمون داده شکر می کنم ، واسه داشتن تو ، بابات و مامان و بابام و همه کسایی که خیلی دوسشون دارم

الان دلم می خواست تو هم بغلم بودی و با همدیگه به بارون نگاه می کردیم ، مطمئنم تو هم خیلی خوشت میاد وقتی ببینی اون قطره های قشنگ از آسمون میان به زمین و صداشون مثل یه لالایی آروم می مونه و حسابی گوشمون رو نوازش میده .

واسه دیدن باورن باید تا سال دیگه صبر کنی عزیز دلم ، سال دیگه پسر قشنگم کنارمه اونموقع حسابی بزرگ و خوشمزه شدی عزیز دل مامان و بابا .

دوست دارم ...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)