اي جانم واسه خودت پناهگاه استفاده كردي؟!!!!
جيگرم چند روزيه رخت آويز و از اتاقت آوردم تو پذيرايي كنار پنجره گذاشتم ... بعد از يكي دو روز ديدم تو هي ميري اونجا و لابلاي لباسا و يا پشت پرده خودت و قايم مي كني ...بعد از دو سه بار متوجه شدم اونجا شده پناهگاهت واسه مواقعي كه پي پي داري ... ديشب رفته بودي اونجا و بابايي گفت نگاش كن چرا هي ميره اونجا منم واسه بابا جريان و گفتم اما بابا باورش نشد و خواست بياد دنبالت كه من نذاشتم و گفتم بذارش راحت باشه ... وقتي از اونجا اومدي بيرون بابايي متوجه شد من راست ميگم و كلي براش جالب بود ... اي جانم الهي قربونت برم من ...