مهرتاش جانمهرتاش جان، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 17 روز سن داره

مهرتاش فرشته مهربانی ها

شازده کوچولو چهار دست و پا میره هوراااااا

1391/8/14 8:38
نویسنده : یه مادر عاشق
293 بازدید
اشتراک گذاری

آفرین پسر قوی من ... چهاردست  و پا رفتنت رو تبریک میگم عشقم

پسرم می تونه حرکت کنه هوراااااااااااااااااااااااااااااااا

مدتی بود لاش می کردی  برای حرکت کردن ...روی دست و پاهات بلند میشدی و می نشستی بعد هی خودت رو عقب و جلو می کردی تا بتونی حرکت کنی ... نمی دونستی چطوری دست و پاهات رو هماهنگ کنی تا حرکت کنی ... به محض اینکه می خواستی بره جلو پهن می شدی روی زمین قربونت بشم نیشخند

اینم عکسایی از اولین تلاش های خوشمزه مامانی

خلاصه پسرم خیلی زحمت کشیدی شبانه روز تلاش کردی  تا راهش رو پیدا کردی ...

خونه باباجون بودیم که یهو متوجه شدم داری میری جلو کلی ذوق کردم و مادر و بابارو صدا کردم و اونا هم کلی خوشحال شدن از اینکه شازده کوچولو یه گام دیگه هم به سوی فردا برداشت

بالاخره در روز 14 آبان 91   موفق شدی حرکت کنی عشقم  و منم  جایزه یه زانوبند بهت دادم و قراره برات صندلی غذا هم بخرم

تازه باید بگم پسرم به محض اینکه یاد گرفتی حرکت کنی دلت می خواد از زمین بلند شی و روی پاهات بایستی ... خیلی بامزه است وقتی روی دست و پاهات کاملا بلند می شی و باسنت رو میره تو هوا ...

ایشالا بزودی درباره ایستادنت  هم توی وبلاگت بنویسم

اینم مهرتاش قشنگم در حال چهار دست و پا رفتن

پسرم گیر داده بودی به ریشه های فرش و همش دنبال لبه های فرش بودی

این عکس تو در اولین روزیه که تونستی حرکت کنی

این عکسها در روزهای بعد گرفته شده

اینجا می خواستی بره شیطونی کنه نگاه کن از چهرت پیداستا ...

ببین داری سعی می کنی بلند شی

یه ساعت گیر داده بودی به جغجغت و هی مینداختیش جلو و میرفتی برش میداشتی

این جغجغه رو هم زتن عمو زیبا جون وقتی مامان باردار بود به تو هدیه داد عزیزم و تو خیلی دوستش داری...دستش درد نکنه

حالا دیگه شیطنتات داره شروع میشه ... باید کم کم وسایلای اضافی رو جمع کنم از دست پسر شیطونم

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

خــاله مژده گل و گلاب
27 آبان 91 11:25
واااااااااااااااااییییییییییییییییییی سارا جونم هزار ماشالا دسته گلت روز به روز بزرگ تر و خوشگل تر میشه.
ساراي عزيزم مهرتاش فوق العاده دلربا شده باور کن الان كه دارم عکساشو رو می بینم خیلی خیلی لذت می برم و مدام ماشاءا... می گم
آخ نمیدونی سارا چقدر دلم میخواد مهرتاش رو الان بچلونمش حسابی چلوندنی شده
دلم کلی با دیدن عکسهاش براش ضعف کرد . حسابی صورت ماهش رو بجام ببوس
وای چقدر حرف زدم.

فدای تو عزیزم ... خودت بیا بچلونش خاله جون ... دوست داریم ببینیمت خاله جون جونی