مهرتاش جانمهرتاش جان، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 18 روز سن داره

مهرتاش فرشته مهربانی ها

عکسهای ماه اول تولد شازده کوچولوی مهربونم

1391/7/24 11:37
نویسنده : یه مادر عاشق
2,895 بازدید
اشتراک گذاری

خوش اومدی مامان

این عکس در لحظه تولد شازده کوچولو گرفته شده

 اینم عکس خانم دکتر مهربون و دکتر بیهوشی مامان و عمو عارف جونم

 

این عکس رو ساعاتی بعد از تولدم گرفتن " قابل توجه که من ساعت 9:45 صبح متولد شدم "

این عکس رو هم عمه فریبا جون و مامان سارا شب تولدم توی بیمارستان ازم گرفتن

اینم برگ آپکار که روی اثر کف پا و  و زن و قد من در لحظه تولد ثبت شده

اینا هم عکسای من در یک روزگی " روزی که من و مامان از بیمارستان مرخص شدیم "

 

 

نترسین... اون خونی که توی عکس بالا روی پیشونی منه ، خونه گوسفند قربونیه که بابا مهردادم واسه سلامتی من و مامان سارا قربونی کرده ...

اینم عکس من بعد از یه حمام حسابی که مادر جونم زحمتش رو کشید ...مرسی مادر جون مهربونم

اینجا مامان سارا داره زحمت میکشه و پوشاک من رو عوض می کنه " مرسی مامان گلم"

اینم عکس بندنافم

 

این عکسا در سه روزگی از من گرفته شده ... داشتم با خاله پریسا جونم و عمه پروانه جون "عمه جون مامان سارا" می رفتم دکتر واسه چکاب 3 روزه

 مامان سارا : چقدر پسرم مهربونه ... از همون زمان تولدش برامون می خندید " قربون خنده هات بشم من "

اینم من در آغوش مادر جون و بابا جون مهربونم که من عاشقشونم بعد از اینکه از چکاب برگشتم

 اینجا من 5 روزه هستم

 

 توی این عکسا من 7 روزه هستم

چقدر هنوز خسته ام از سفر نه ماهه که داشتم

خدای خوبم مرسی که این خانواده مهربون رو به من دادی

 

اینم چند تا عکس از اولین 13 بدر زندگیم 

 

اینجا من 15 روزمه ... دیگه واسه خودم مردی شدماااااااااااااا

این عکسا از 15 روزگی به بعدم گرفته شده :

چقدر خوش میگذشت وقتی اینجوری تو بغل مامان و بابا می خوابیدم ... حسابی حالم جا میومد

اینجا داشتم خواب ترسناک میدیدم

اینجا هم داشتم خمیازه می کشیدم ... وای چقد خواب خوبه ... اونروزا دلم می خواست همش بخوابم

اینم عکس من در آغوش خاله پریسای مهربون  و عمو کاوره جونم همراه با داداشی کیانم

اینجا مامان سارا واسه بار اول پستونک بهم داده بود تا شاید من بخوابم ... بله این عکس ساعت 2 بامداد گرفته شده ... نگاه کنین اصلا خواب تو چشم من می بینین ؟

اینم اولین عکسای من در اتاق خواب خودم

اینجا داشتم به مامانم می گفت عکس نگیر آمادگیش رو ندارم ... ولی مامان کار خودش رو کرد و ...

آخرای فروردینه و بالاخره موفق شدیم عید دیدنی بریم خونه خاله پریسای مهربونم

می خوام برم دماغم رو اینجوری کنم . خوبه ؟   ... نیشخند

شوخی کردم  بابا زبان

یه دو دو تا چهار تا کردم دیدم همینجوری که هستم خیلی هم خوشگلم

امیدوارم از عکسای من لذت برده باشین

بزودی عکسای ماه دوم تولدم رو هم براتون میذارم مهربونا

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

خــــاله مژده گل و گلاب
25 مهر 91 14:29
وای چه اتاق خوشگلی داره این آقا مهرتاش ناز ... من قبلا همه وسايل شازده بلا رو ديده بودم ...البته می دونم این روزا خیلی وقت نداری..
پس من دوباره واسه مهرشام كامنت ميزارم
سارا عاشق اتاقشم...خیلی نازه.....مخصوصا تختش...
ااااااااااااااااااااااااااااااااای جان عزززززیزم چقدر دلم برات تنگ شده مهرتاش خاله...
وسایل مهرتاش کوچولو خیلی قشنگن خصوصا من عاشق لباسای قشنگشم آخه مامان ساراش كه حسابي با سليقه هست .
انشالا که به شادی ازهمشون استفاده کنه
امیدوارم که مهرتاش خوشگلم صحیح و سالم و با دلي خوش از وسايلش استفاده كنه


مرسی خاله مژده مهربونم از اینهمه انرژی مثبت که به من و مامان سارا میدی
خاله جونم چشماتون همه چیزارو قشنگ می بینه ، ایشالا بزودی در جشن عروسیت شرکت کنم و بعدشم یه دوست خوب مثل خودت برام به دنیا بیاری ... دوست دارم خاله مهربونم
عمه مینا
26 مهر 91 13:55
مهرتاش جونم خیلی قشنگ بودن.دوباره دوباره...............


مرسی عمه جونم ... دوست دارم ...
مامانی گیلدا
1 آبان 91 8:18
سلام مامانی.وایییییییییییییی خیلی ناز و خوردنی بودن عکسهاششش.ناز خاله ماشالله چقدر با حال بود مهرتاشی تو یک ماهگیی.خدا حفظش کنه عزیزم.انشالله همیشه در کنار این آقا نازنازی خوش باشی گلم


فدات بشم خواهر خوبم ... چشات قشنگ می بینه ... ایشالا تو هم همیشه کنار گیلدای خوشگلم شاد و خوشبخت باشی و همیشه خبرای خوب خوب ازتون بهم برسه ... دلم کلی برای دخمل موقشنگم تنگ شده
لیلا
1 آبان 91 19:21
خیلی زیبا و با حال گذاشتی . ایول دستت درد نکنهههههههههه همه چیز عالییییییی . پسرت ، اتاق و وسایلش ، عکسااااش ، نوشته هات . الهی که زنده و 100 ساله بهشه

حسابی غیبتت رو موجه کردی ها سارا جوووونم . ممنونم عزیزم که ما رو با نوشته هات خوشحال میکنی


فدای تو مهربونم ... مرسی از نظرات زیبایی که گذاشتی دوست خوبم ... ایشالا بزودی تو هم از این عکس خوشگلا میذاری و ما حسابی از دیدنشون شاد میشیم ...