مهرتاش جانمهرتاش جان، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 14 روز سن داره

مهرتاش فرشته مهربانی ها

مهمونی آخر هفته ...روز خانواده ... دم موش شده موهاش

1392/3/4 13:34
نویسنده : یه مادر عاشق
375 بازدید
اشتراک گذاری

عزیز مادر این هفته مامان جون ، عمه فریبا  وعمه مرجان و عمو مهرشاد جون اومدن پیشمون ...

آقا جونت بخاطر سرماخوردگیش نتونسته بیاد باهاشون ...

عمه فریبا جون واسه پسرم یه دست بلوز شرت خوشگلم آورده بود ... دستشون درد نکنه ...

پسر مهربونم هم کلی شیرین کاری کرد و دلبری ... کلی بهمون خوش گذشت ... مامان جون اینا که راه رفتنت و شیرین کاریای جدیدت و ندیده بودن کلی ذوق کردن و فیلم گرفتن که نشون بقیه بدن ...

ابنم یه سری عکس که اون روز ازت گرفتم

راستی نگاه کن موهات و ببین واسه اولین بار بستمشون

اینجا داری هنرنمایی می کنی و تلفنی صحبت می کنی

بعدش رفتی نشستی درست جلو عمو مهرشادت که ما مردیم از خنده ولی تا اومدم عکس بگیرم بلند شدی

اینم از مهرتاش خوشگلم در حال شونه کردن موهاش

جای بقیه خالی بود ...

مخصوصا داداشی آران مهربون ... ایشالا بزودی زن عمو جونت برنامه ریزی می کنه با عمو محمود داداشی رو میارن پیشت شایدم ما بریم  آخه تولد داداشیت خیلی نزدیکه هورا

هورا یه جشن تو راهه هورا

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

یاسمن مامان رادین
4 خرداد 92 14:11
الهی همیشه در کنار هم شاد باشین.

منم دلم خیلی هوس یه جشن حسابی کرده اما دریغ از یه جشن کوچولو


مرسی یاسی جونم
شما هم تشریف بیارین در خدمت باشیم ...
مامانی گیلدا
4 خرداد 92 14:36
سلام عزیزم.روز پدررو به عمو میرزای مهربون و آقا مهرداد گل تبریک می گم.همچنین به شیرمردمون ، مهرتاش گلی ماهمون تبریک می گم.وای خدای من تصور کن روزی که مهرتاش گلی بابا بشه و برن واسه روز پدر واسش کادو بخرن.الهی من قربونش بشم.آخه سارا مهرتاش خیلی خوشمزه است به نظرت باید چکارش کنم وقتی ببینمش؟مرد کوچولوی ما رو ببوس


مرسی رضوان جونم ... فدات شم ...وای کلی ذوق کردم وقتی نظرت و خوندم ... الهی قربونش بشم تصورش و بکن بچه هامون قراره مامان و بابا بشن در آینده ... الهی فداشون بشم من ...واقعا لذت بخشه دیدن بچه هاشون ...
zanamo ziba
4 خرداد 92 16:52
سارا جونم قدمتون بر چشم شاید نه حتما منتطریم عزیزم


مرسی عزیز دلم ایشالا حتما
البته اگه این عموی گرفتار از کار خلاص بشه ...
ایشالا میایم ...