جیگر مامان رقصش گرفته ...
عشقم دیشب ساعت 11 شب رقصت گرفته بود
بابا مهرداد یه ترانه با گوشیش برات گذاشت و شروع کردی رقصیدن
مامانم طبق معمول شروع کرد به ثبت وقایع
اول اینجوری لم داده بودی تو بغل بابایی
بعد گوشی رو گرفتی و گفتی الو
و بعدش رقصیدنت شروع شد
و بعد دوباره ترانه درخواست کردی
تا بابایی قطع کرد ، اخم کردی و دستت و تکون دادی و اشاره می کردی به گوشی
به بابایی گفتم بچم می خواد برقصه ... بابا فکر کرد تو گوشی رو می خوای
گوشی رو بهت داد ... ولی تو گوشی رو پس دادی بهش و با ایما و اشاره فهموندی که ترانه می خوای
دوباره ترانه پخش شد و تو شروع کردی به رقصیدن
قطع وصل قطع وصل
مهرتاش رقص اخم رقص اخم رقص
خلاصه نیم ساعتی با این بامزگیات و رقص خوشگلت سرگرممون کردی
اینجا هم می خواستی دوربین و از من بگیری
عشق مادر می میرم برات ...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی