آتش نشاني رو خبر كنين كه ....
ماماني امروز صبح كه اومدم سر كار وقتي رسيدم نزديك اتاق ديدم همكارا ميگن چكار كردين اتاقتون آتيش گرفته
من شوكه شدم و همش خيال مي كردم شوخي مي كنن ولي وقتي رسيدم طبقه بالا از بوي دود فهميدم راست ميگن
بله اتاقمون آتيش گرفته بود
ظاهرا ديروز همكاراي ماماني بخاري كه زير ميز مامان بوده رو روشن گذاشته بودن و رفته بودن خونه ... يادشون رفته بود خاموشش كنن و همين باعث آتيش سوزي شده...
البته فعلا دارن مخفي كاري مي كنن كه مشكلي براشون پيش نياد و همش ميگن نه بابا بخاري ؟!!!
اتصالي برقي پيش اومده حتما ...
خلاصه اتاقمون عين غار شده خيلي وحشتناك ... همه اتاق شده پر از دوده ... ميز و سيستم مامان هم كه كامل سوخته... البته هنوز كيس رو چك نكرديم ...
الان خيلي ناراحتم چون عكساي ماهگردات و كه آماده كرده بودم روي همون سيستم بود ...خدا كنه هارد سالم باشه ...
الانم پيش خاله مژده جون هستم و دارم از سيستماون استفاده مي كنم ...
دلم ميخواد بيام خونه پيشت اما بايد مرخصي رد كنم و منم مرخصي هام و لازم دارم ....
اينم از حكايت امروز ما ...