مهرتاش جانمهرتاش جان، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 25 روز سن داره

مهرتاش فرشته مهربانی ها

وقتی ادات و در میارم ...

1391/11/3 8:39
نویسنده : یه مادر عاشق
266 بازدید
اشتراک گذاری

پسر خوشگل مامان این روزا خیلی واسمون صحبت می کنی ... مخصوصا کافیه تلفن دست من باشه و با یکی حرف بزنم اونوقته که میزنی زیر آواز و بلند بلند می گی یه قُلُ دو قُلُ آقایِ آقایِ ...

اینقدر بلند و پشت سر هم اینارو تکرار میکنی کخ من دیگه متوجه نمیشم اونیکه پشت خطه چی میگه . کلی می خندیم

دیروز داشتم ادات و در میاوردم که دیدم تو هم شروع کردی حرف زدن ... انگار وقتی به زبون خودت حرف میزنم کلی خوشت میاد

خیلی دلم می خواست می دونستم چی میگی

دیشب می خواستم چای بخورم ... بابا مهردادت یه شکلات بهم داد که با چای بخورم ... تا شکلات و دستم دیدی ، تندی اومدی آویزون شدی به پاهام و تند تند میگفتی یه قل دو قل آقای آقای ... و هی نگام می کردی و آب دهنت و قورت میدادی

هم خندم گرفته بود هم دلم می خواست میشد بهت شکلات بدم ... پوست شکلات و که بهت دادم یه لبخند خوشگل از سر رضایت زدی و شروع کردی به بازی با پوست شکلات ...

خیلی دلم می خواست بهت شکلات هم بدم اما خوب می دونم برات خوب نیست واسه همین جلوی خودم و گرفتم ...

الهی قربونت برم می دونم یه مدت دیگه باید قندون و شکلات خوری و ... از دستت قایم کنم تا زیاده روی نکنی در خوردنشون زبان

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)