حکایت شازده کوچولو و قطره های مکمل ( مولتی ویتامین و آهن )
مردم تا تونستم یه قطره مولتی ویتامین پیدا کنم که تو راحت بخوری و از خوردنش لذت ببری
الان عاشق مولتی هستی ، تا قطره رو نشونت میدم کلی براش ذوق می کنی و باهاش حرف میزنی ، دست و پات و تکون میدی ، کاملا میشناسیش ، با لذت می خوری و در حین خوردن هی می گی اااااااااااااِم و ما هم کلی خوشحال میشیم که تو اون و دوست داری و راحت می خوری
باید بگم که چون اینجا گیر نمیاد خاله حدیث زحمت میکشه و از تهران برات تهیه می کنه ...
دست خاله جون درد نکنه ...
اینم عکسی از قطره مولتی دوست داشتنتی تو
و حالا قصه قطره آهن بدخوراک
من نمی دونم چرا این دکترا یه قطره آهن درست نمی کنن که بچه بتونه راحت بخوره و حالش بد نشه ...
مامانی از شش ماهگی دکتر بهم گفت قطره آهن رو شروع کنم ... و یه قطره ایرانی برات نوشت...
گرفتم برات ولی به محض اینکه بهت دادم کلی حالت بد شد و حالت بهم خورد ... اینقدر شدتش زیاد بود
که همگی وحشت کردیم
قطره رو عوض کردیم ...
زیاد سرت رو در نمیارم ... چندین قطره مختلف رو برات گرفتم ... ایرانی ، خارجی ... ولی با همه همون
مشکل رو داشتی به جز فروسانول که اونم کما بیش و یه خط در میون بهت می خوردی
تیر آخرم آیرویت بود که خاله حدیث برات از تهران آورد ... ولی اونم حالت رو بد کرد
الان من از یه ترفندی استفاده می کنم تا تو بخوری البته با استفاده از راهنمایی های زن عمو زیبای
مهربونت که حسابی نگرانت بود تو این زمینه ...
از صبح به غیر از شیر هر چی بهت بدم توش دو ، سه قطره آهن میریزم و اینجوری زیاد متوجه طعمش
نمیشی و می خوری...
هورااااااااااااااااا بالاخره موفق شدم
الان مدتیه که دیگه با خیال راحت قطره آهنت رو بهت میدم و دیگه نگران نیستم
با تشکر از راهنمایی های زن عموی زیبا جون