همیشه خوب بخوابی پسر قشنگم
پسر قشنگم دیروز دایی حسام جون ترو با خودش برده بود خونه خودش و با دوستش حسابی باهات بازی کرده بودن ، بهت بستنی داده بودن و ... خلاصه هم تو کیف کرده بودی هم اونا
ساعت 6 هم دایی آوردت پیش مامانی ... تا ساعت 8:30 بیدار بودی بعدش خوابیدی تا صبح و فقط سه چهار بار بیدار شدی و شیر خوردی
فکر کنم از بس بازی کرده بودی کلی خسته شده بودی .
اینقدر خسته بودی که یه بار از خواب بیدار شدی و خواستی بیای بیرون از اتاق ولی حال نداشتی ، لم دادی به بالشی که گذاشته بودم کنار درب کمد ، چشمات و بستی و شروع کردی به مکیدن انگشتت و ریزه ریزه غر میزدی یعنی گشنمه
حیف نشد ازت فیلم بگیرم آخه دلم نیومد خوابت و خراب کنم ... تندی بغلت کردم و بهت شیر دادم ، تو هم آروم و راحت خوابیدی
این ترانه لالایی هست که مامان بیشتر وقتا برات می خونه
گنجشک لالا سنجاب لالا آمد دوباره مهتاب بالا
لالا لالایی لالا لالایی لالا لالایی، لالا لالایی لالا لالایی لالا لالایی، لالا لالایی لالا لالایی
گل زود خوابید مثل همیشه قورباغه ساکت خوابیده بیشه
لالالا لالایی لالا لالایی لالا لالایی، لالا لالایی لالا لالایی لالا لالایی، لالا لالایی لالا لالایی
قربونت بشم مادر