مهرتاش جانمهرتاش جان، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 27 روز سن داره

مهرتاش فرشته مهربانی ها

واسه اینکه بتونم در خونه رو باز کنم باید ...

1392/5/6 11:14
نویسنده : یه مادر عاشق
419 بازدید
اشتراک گذاری

خیلی دلم می خواد برم بیرون از خونه و گردش کنم و چیزای جدید یاد بگیرم  ...

نمی دونم چرا بزگترا هر وقت خودشون دلشون بخواد میرن بیرون و مارو هم با خودشون می برن حتی وقتایی که شاد ما حوصله نداشته باشیم باید به زور باهاشون بریم " اگرچه هیچ وقت اینجوری نیست چون ما عاشق گردشیم "  ...  ولی وقتی ما کوچولوها دلمون می خواد بریم بیرون نمیشه ...

خوب چند وقت پیش یه روز بعد از ظهر که بابا مهردادم از خونه رفت بیرون ، منم خیلی دلم خواست باهاش برم بیرون ... ولی نتونستم باهاش برم بیرون ... خواستم در و باز کنم و باهاش برم اما هر کاری کردم ، حتی روی پنجه پاهام بلند شدم نتونستم در و باز کنم و حتی نوک انگشتای دستم هم به دستگیره نمیرسیدناراحت...

خیلی با خودم فکر کردم ، آخه خوب من باید چکار کنم که هنوز کوچولوام و قدم نمیرسه ؟سوال

 

آها حالا فهمیدم لبخند... جعبه دریل بابا جون کنار جاکفشی بهم چشمک میزد و منم متوجه منظورش شدم ...

اونو انداختم زمین و کشیدمش کنار در و ازش رفتم بالا

 

هوراااااااااااااااا حالا دیگه دستم به دستگیره میرسه ‌البته نه کاملا در حدیکه بتونم لمسش کنم تشویق

 

ولی وای خدای من چقدر این دستگیره سفته هر کاری کردم نتونستم بازش کنم و ناامید اومدم پایین

به این قسمتش فکر نکرده بودم آخه دستای کوچولوی من که قدرت ندارن این در و باز کنن تازه هنوز کاملا نمی تونم اون و تو دست بگیرم...

حالا باید کلی با دستام کار کنم و ورزششون بدم تا قوی تر بشن و کلی بارفیکس بزنم تا قدم هم بلند تر شه زبان

اگر چه مامان سارا و بابا مهرداد میگن من خیلی قوی هستم و باهوش ولی خوووووووووووووب هنوز برای اینکار قدرت کافی رو ندارم ...

و هربار به خیال اینکه اینبار موفق میشم اینکارو  باز هم تکرار می کنم و هر بار با شکست مواجه میشم

بالاخره من می دونم که خواستن توانستن است و  بزودی با تمرین و تلاش زیاد حتما موفق میشم اینکارو بکنم

و می دونم اونوقت دیگه مامان سارا و بابا مهرداد  هم نمی تونن راحت در خونه رو باز بذارن مجبورن حتما قفلش کنن   نیشخند

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

راحله
8 مرداد 92 19:08
عزیزم چقدر باهوشه ماشالله ماشالله ماشالله


مرسیییییییییییییییییییی خاله جوننننننننننننن