مهرتاش جانمهرتاش جان، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 16 روز سن داره

مهرتاش فرشته مهربانی ها

خوراکی خورورن شازده

1392/3/7 12:00
نویسنده : یه مادر عاشق
608 بازدید
اشتراک گذاری

گفتم که این روزا چقدر احساس استقلال می کنی در همه کارها از جمله خوردن خوراکی

این عکسا حکایت مصور همینه ...

ببین و لذت ببر

هندونه خورون

حالا نوبت پخش اونا به اطرافه

بعدشم که ظرف رو شوت می کنی به اینور و انور و هی با پرتابش میری جلو

اینجا هم می خواستی بزنی بشکنی ظرف رو ...زدیش به لبه پله آشپزخونه

و بعد بوباره برات هندونه گذاشتم و ... بخور بخور

آب خورون

همش میخوای خودت لیوان و بگیری ... اینجا هم خوشت اومده بود و هی لبه لیوان و با دندون می گرفتی و دستات و ول می کردی و ذوق می کردی ...

اینجا هم که موش موشی مادر شدی قربونت بشم عاشق این عکستم

شیر خورون ... واسه اولین بار شیشه رو خودت گرفتی و شروع کردی به خوردن شیر پاستوریزه

البته بیشتر با لیوان شیر می خوری ...

کلی حال کرده بودی

به خودت نگاه کردی و کلی خندیدی

و در آخر طبق معمول که همه چیز و باید بریزی رو زمین شروع کردی به ریختن شیرا روی فرش

و منم بی خیال بریز مادر و لذت ببر ...

خدا پدر اونکه شامپو فرش و ساخت بیامرزه...

البته زیاده روی هم نداریما ، برای جنبه آموزش و تربیت هم که شده مانعت میشم ...

باید یاد بگیری این کار خوب نیست ...

کیک مامان ساراپز خورون

و من داشتم خورده کیکایی که ریخته بودی روی زمین جمع می کردم که یهو اومدی و شروع کردی به دست کشیدن توی اونها ...

به خیال خودت داشتی تمیز می کردی و کمک می کردی غافل از اینکه بدتر همه روز ریز کردی ...نیشخند

برنج و مرغ و ماست خورون

البته عکسارو بعد از خوردن غذا گرفتم

طبق معمول حمله به عکاس برای گرفتن دوربین

برنج و مرغ زعفرونی خورون

فدای اون دستای مهربون کپلت عشق مادر

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

راحله
7 خرداد 92 16:59
عسیسممممممم این پستت خیلی بامزه و قشنگ بووووود عاشق این پسمل نانازمخصوصااااااا اون عکسی که موش شده خیلی خیلی خیلی میدوستمش بخور عسیسم گوشت بشه به تنت


فدای شم راحله جونم ... ماشالا پسرامون تکن خواهر...
هم خوشگل هم بامزه ... هورادی خوشگلم و ببوس