مهرتاش جانمهرتاش جان، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 12 روز سن داره

مهرتاش فرشته مهربانی ها

چي شد كه واسه اولين بار گفتي ني ني

پسر قشنگم روز سه شنبه 14 آبان 92 ظهر داشتم باهات بازي مي كردم و تلويزون روشن بود و تو پشتت بهش بود يهو يه بچه نخيلي خوشگلي شروع كرد به حرف زدن و تو با هيجان برگشتي سمت تلويزون اشاره كردي به اون پسربچه و هي حرف ميزدي منم بهت گفتم چيه مامان ني ني ... ببين ني ني چه نازه ... ني ني و يهو ديدم تو گفتي ني ني ... واي من كلي ذوق كردم بعد از اون روز هر بار بهت ميگم ني ني اگه سركف باشي و بخواي تكرار كني ميگي نَ نَ   يعني همون ني ني فقط همون يه بار قشنگ گفتي ني ني اينم يه لغت تازه از شازده پسرم ....
20 آبان 1392

چي شد كه واسه اولين بار گفتي ...

آب بابا مامان البته فقط وقتي كه گريه مي كني و چيزي ازم مي خواي دَ دَ اينارو كه قبلا م گفتي ولي جديدا ياد گرفتي بگي ... مي = ميز     دَ = دست    دَيا = دريا     چير =شير        بيتَ بيتَ = بي تربيت    بنف = بنفش  آسانسور = آسانسور        يايا= سارا  در تاريخ 7  آبان 92 مامان موهاش و رنگ كرد و بعد با هم رفتيم حمام وقتي موهام و مي شستم آب بنفش رنگ شد و تو با تعجب نگاه رنگ آب مي كردي و من مدام م يگفتم ببين بنفش شده كه يهو تو گفتي بَنَف يعني بنفش ولي فقط يه بار ...
13 آبان 1392